مقالات آرشیو خبر ها
آلگری ، یک ژنرال خوش شانس؟

آلگری ، یک ژنرال خوش شانس؟

هیچ کدام از این حرف ها حقیقت ندارد.

 

این جوابی بود که آلگری این هفته در مورد شایعات پیرامون پیوستنش به چلسی داد اما جانلوکا ویالی، اسطوره ی آبی ها، توجهی به این قضیه ندارد:

 

مکس، اگر مترجم می خواهیم، من آماده ام! می توانم برایت یک خانه پیدا کنم.

 

ویالی با لبخند و بی خیالی این حرف ها را زد و تاکید کرد که مشکلات زبانی مربی سابق کالیاری نمی تواند سد راهش برای شغل آینده اش شود.

 

این نشان می دهد که چقدر ویالی برای آلگری ارزش قائل است. این اولین بار نیست که او شدیدا تحت تاثیر آنچه از آلگری دیده قرار می گیرد. در شبی که کم و بیش می توانست سرنوشت اسکودتو را تعیین کند، آلگری تقریبا تمام تصمیاتش برای چینش بازیکنان و انتخاب سیستم درست بود او به 4‐4‐2 روی آورد و برای بازی دادن به خدیرایی که 12 روز دور از تیم بود و قرار بود چند هفته خارج از میادین باشد ریسک کرد، مکس بشاشانه لبخند زد و گفت:

 

من کمی خوش شانس بودم.

 

ناپلئون بدون شک او را دوست می داشت، چون همیشه یکی از رمزهایی که با او زندگی می کرد این بود که: «به من ژنرال های خوش شانس بدهید.» اما هر چه جلوتر می رویم غریزه ی آلگری خودش را بیشتر ثابت می کند و اگر بخواهیم صادق باشیم، هر بار سخت تر و سخت تر می شود ک همه ی این اتفاق ها شانسی بنامیم به جای اینکه جزئی از یک طراحی فوق العاده باشند.

 

اگر بخواهیم توضیح دهیم، بیایید شروع این نوار پیروزی 15 تایی را به یاد بیاوریم، در نگاه اول کاملا عجیب و غریب بود، آلگری پائولو دیبالا ― یک مهاجم ― را از زمین بیرون برد و الکس ساندرو -یک دفاع چپ- را به جایش وارد زمین کرد. بلافاصله بعد از آن، ساندرو برای کوادرادو سانتر کرد و یوونتوس در دقیقه ی 93 بازی را برد و از آن به بعد یوونتوس دیگر به عقب نگاه نکرد.

 

تاریخ دوباره خودش را تکرار کرد، آلگری سیمونه زازا را به جای موراتا وارد زمین کرد، کسی که بی اثر بودنش بیشتر از انگشت شست در رفته اش در تعویض تاثیر داشت، ساندرو به جای دیبالا وارد شد، آنچه که بعدش اتفاق افتاد، دوباره یک برد در دقایق آخر بود، خدیرا پاس بلندی برای ساندرو فرستاد، او از بین دو بازیکن ناپولی هیسای و کایخون توپ را به اورا رساند، اورا زازا را پیدا کرد، کسیکه شاید بیش از حد معمول توسط کالیبولیِ بی نقص آن شب صاحب فضا شده بود، زازا چرخید و شوت زد و با برخورد به رائول آلبیول تغییر جهت داد، دقیقه ی 87 بود و این پسر خانه ی جنوبی ها را بر سرشان خراب کرد.

 

«خیلی یووه ای» 

این تیتری بود که توتواسپورت برای این شب انتخاب کرده بود. البته خیلی «آلگریانه» هم بود. او طوری بازی را می خواند که یک حکیم سالخورده دستورهای درمانی و شعرهای باستانی را. درک او از شرایط و گرفتن تصمیمی که به طور خاص برای بازی مناسب باشد به خصوص در بین دو نیمه واقعا حیرت آور است. به آلگری در کنار زمین دقت کنید وقتی از بازیکنانش می خواهد که سرعت بازی را به جای افزایش دادن کاهش دهند. بازی ها 10 و یا 15 دقیقه به طول نمی انجامند، بلکه 90 دقیقه هستند و کمی صبر چیزی است که او عمیقا به آن اعتقاد دارد:

 

صبر همیشه به شما پاداش می دهد.

 

به نوار پیروزی یوونتوس دقت کنید، بازی های بزرگی مقابل تورینو، میلان، فیورنتینا، رم و ناپولی همه یک خصوصیت مشترک داشتند، گلی که تعیین کننده بود دیر به دست آمد. گاهی وقت ها حتی در طول وقت های اضافه، 12 تا از بردهای یوونتوس در این فصل در 15 دقیقه ی پایانی به دست آمده است این سندی برای شخصیتی است که درون این تیم وجود دارد، ذهنیت پیروزی، اما در عین حال صبر و آرامش الگری را برای تثبیتش می طلبد، از این لحاظ، او چیزهایی از کارلو آنچلوتی را درون خودش دارد.

 

یکی از واکنش های معمول به بازی دیشب اجتناب ناپذیر بود. «سری آ‌ کسل کننده است» ، 5 تیم سر قهرمانی تلاش و هزینه می کنند و در نهایت یوونتوس همیشه قهرمان می شود. اما این حرف شدیدا ناعادلانه است، یک تجزیه ی و تحلیل سهل انگارانه از موضوع و بی احترامی به تیم های مدعی که در طول فصل درگیر بوده اند. الان وسط فوریه است و یوونتوس برای اولین بار در این فصل صدرنشین شده است. آخرین باری که صدرنشین بودند به 259 روز پیش برمی گردد. آنها پنجمین تیمی هستند که در این فصل اول می شوند. این برای سری آ‌ از وقتی که 3 امتیاز برای هر برد در نظر گرفته شد یک رکورد به حساب می آید، شاید محصول نهایی آن فرقی نکرده باشد اما این همان فصل همیشگی در چهار سال اخیر نبود.

 

یوونتوس در انتهای اکتبر 11 امتیاز از صدر جدول فاصله داشت و همه آنها را با چلسی مقایسه می کردند، آنچه الان در حال انجامش هستند به هیچ وجه آسان نیست. یوونتوس در ایتالیا برگشت، اما چلسی در انگلستان نه، و اگر دارید فکر می کنید که در مورد رقابتی تر بودن یک لیگ نسبت به دیگری بحث کنید، بیخود خودتان را اذیت نکنید، چون تلاش آدم ها را کمرنگ جلوه داده اید. یوونتوس می توانست تسلیم شود، می توانستند اسیر این وسوسه شوند که این فصل را سال گذار از دوران پس از پیرلو ― توز ― ویدال بنامند. میتواننستند بعد از چهار قهرمانی پیاپی با خودشان فکر کنند که «ما روند خوبی تا الان داشته ایم.» ولی با کمال تاسف برای رقبایشان، آنها چنین فکری نکردند. خودشان را بالا کشیدند و آنچه را که از نظر جیجی بوفون بعد از باختشان به ساسولو «غیرقابل تصور» بود را انجام دادند: نوار پیروزی 15 تایی و بازپس گرفتن جایگاه اول.

 

و تازه همه ی اینها تنها باعث شده که یووه فقط با تک امتیاز از ناپولی جلو باشد. جنوبی ها را دست کم نگیرید. هیچ چیز تمام نشده. مائوریتزیو ساری از شاگردانش خواسته بود که به اندازه ی کافی دیوانه باشند تا در یوونتوس آرنا بازی خودشان را تحمیل کنند و می دانند که چه کرده اند. کارکا بازیکن سابق ناپولی گفته بود که «آنها بیشتر شبیه تیم صاحب خانه بازی کردند، به خصوص در نیمه ی اول» ، بیشتر مالکیت توپ را داشتند، از بالا پرس می کردند و نشان دادند که حتی اگر حریفشان خطرناکترین سلاحشان ― گونزالو ایگواین و بال چپشان ― را از آنها گرفته باشد باز هم می توانند کارهای فوق العاده انجام دهد، ناپولی هم یوونتوس را محدود کرده بود.

 

آلگری گفته بود بازی برابر و بسیار تاکتیکی بود. شاید بیش از حد، او نمیتوانست بازیکنانش را سرزنش کند، اما ساری احساس می کرد که ناپولی می توانست در حمله کمی رهاتر و سبکبال تر باشد. در عوض، با کمی قرض گرفتن از «ونگریسم» آریگو ساکی کارشناس مدیاست اعتقاد داشت که آنها کمی دست به عصا بودند و به شکل قابل درکی آنچه یوونتوس می تواند در صورت پیشروی بیش از حدشان انجام دهد، برایشان مشغولیت ذهنی ایجاد کرده بود. اما بازی می توانست خیلی متفاوت باشد اگر مداخله ی باورنکردنی لئوناردو بونوچی روی سانتر هیسای نبود و او توپ را از روی سرش دور نمی کرد. او تک تک سلول های پایش را کش داد تا بتواند آن توپ را دور کند و به قول فابیو کارتسا ما را به یاد استفانو استورارو در نیمه نهایی لیگ قهرمانان مقابل رئال و ضربه ای که روی سر خامس زد تا توپ به تیرک بخورد، انداخت، چند لحظه بعدش هم بوفون یک سیو درجا روی ضربه ی آلبیول انجام داد.

 

به غیر از آن، یوونتوس بهترین خط حمله ی لیگ را کنترل کرد. کوادرادو با حضورش جناح چپ ناپولی را عقب نگه داشت و در کل هم هم تیمی هایش منسجم باقی ماندند، زاویه های پاسکاری را بستند و و مسیر تغذیه ی ایگواین را اشغال کردند و ناپولی در کل نیمه ی اول توانست 2 شوت بزند، کمترین میزان در تمام فصلشان و مهاجم آرژانتینی شان تنها 1 بار در محوطه ی جریمه ی یوونتوس موفق به لمس توپ شد. و اولین شوتش را در دقیقه ی 81 انجام داد و این دستاورد کمی نبود برای متوقف کردن مهاجمی که 6 بازی پیاپی گل زده بود توسط تیمی که کیه لینی را از ابتدا نداشت و بونوچی هم دقیقه ی 60 زمین بازی را ترک کرد، آندره آ بارزالی فوق العاده بود.

 

در نهایت، این پرمهره بودن یوونتوس بود که بار دیگر خودش را نشان داد. انتخاب چهارم آنها برای دفاع دنیله روگانی، بازیکنی که به اصرار ساری ناپولی را مجبور به پیشنهاد 25 میلیون یورویی در تابستان برای او کرد نیم ساعت در ترکیب بدون کوچکترین اشتباه بازی کرد و انتخاب چهارمشان در خط حمله بود که گل 3 امتیازی بازی را به ثمر رساند.

 

آلگری:

 

‌من در ژانویه اجازه ندادم که زازا به انگلستان برود.

 

این چهارمین گل زازا در لیگ و سومین گلش به عنوان بار تعویضی بود، او در سری آ‌ هر 78 دقیقه یک بار گل زده است. 13 بازی باقی مانده است، هنوز 39 امتیاز هست که باید برایش بازی کرد و با یاداوری این موضوع ناپولی نباید وا بدهد. آنها باید سریعا به خودشان بیایند چون برابر میلان و فیورنتینا و دو مسابقه هم با قبل و بعد از این بازی ها با ویارئال در یورولیگ. یوونتوس هم باید به ادامه دادن، ادامه بدهند! اشتباه است اگر فکر کنند که ماموریتشان تمام شده، خیلی ها شک دارند که یوونتوس دیگر به عقب برنگردد، اما اگر از من بپرسید، شگفتی خواهد بود اگر آنها تا آخر لیگ با همین فرمان ادامه ندهند.

 

از کالچومرکاتو


«به اشتراک گذارید»
Google+ Twitter Facebook
نازنین راهبر
نازنین راهبر«نگارنده اخبار»
ارتباط با نگارنده: